مردان نمکی زنجان (خانه ذوالفقاری) موزه ای دیدنی و خاص
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۶۹۰۳۷
موزههای باستانشناسی در تمامی جهان، از اهمیت و ارزش ویژهای برخوردارند؛ چراکه دربرگیرنده اشیا و آثاری هستند که به هزاران سال پیش تعلق دارد. موزه باستانشناسی و مردان نمکی زنجان یکی از این موزهها محسوب میشود
به گزارش خبرگزاری برنا از استان زنجان؛ موزهها یکی از مهمترین مراکز فرهنگی هستند که سبب آشنایی علاقهمندان را با تاریخ انسان و طبیعت پیرامون خود فراهم میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عمارت ذوالفقاری از جاهای دیدنی زنجان است و در یکی از محلات قدیمی شهر زنجان موسوم به محله «دالان آلتی» در ضلع شمالی سبزه میدان و مسجد جامع قرار دارد. این بنا ساختمان مسکونی و اداری حکمران زنجان بوده و اکنون محل نگهداری مردان نمکی است. مردان نمکی به پنج مومیایی طبیعی گفته میشود که در معدن نمک چهرآباد زنجان کشف شدهاند.
مسیر دسترسی به موزه باستانشناسی و مردان نمکی زنجانبرای دسترسی به موزه باستانشناسی و مردان نمکی زنجان از مرکز شهر، با گذر از خیابان جماران، خود را به خیابان سعدی برسانید. این خیابان را تا تقاطع زینبیه بهسمت جنوب ادامه دهید و پس از رسیدن به تقاطع، بهسمت راست یپیچید. موزه باستانشناسی و مردان نمکی زنجان در اواسط خیابان زینبیه شرقی و روبهروی پارک ذوالفقاری قرار دارد.
تاریخچه موزه باستان شناسی زنجانخاندان ذوالفقاری از قدیمیترین و سرشناسترین خانوادههای زنجان هستند که در گذشته از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار بودهاند. بنا به روایاتی، این خانه را سردار اسعدالدوله (پدر محمود خان) در اواخر حکومت قاجار بنا کرد و پس از وی، محمودخان در آن اقامت داشت. از مجموعه تاریخی ذوالفقاری در حال حاضر فقط عمارت قسمت بیرونی باقی مانده که به نام «عمارت محمود خان ذوالفقاری» معروف است. در گذشته، این بخش از شهر زنجان محله اعیاننشین بود و مجموعه بناهایی در سبک و الگویی همسان همچون خانه وزیری، خانه خدیوی، عمارت دارایی و... در این محل ساخته شده است.
بعد از انقلاب اسلامی، عمارت ذوالفقاری مدتها در اختیار یکی از نهادهای انقلابی بود و تا ثبت این بنا در فهرست آثار ملی کشور، بهدلیل متروک ماندن و عدم مراقبتهای لازم، آسیب فراوانی دید؛ تاجایی که در جریان توسعه و تعریض خیابان طالقانی، دیوار و سردر ورودی بنا بهطور کامل تخریب شد. در سالهای اخیر نیز با اجرای طرحهای عمران شهری، آسیب زیادی به بنا وارد آمده است. از جمله اینکه با احداث خیابان زینبیه و عبور آن از داخل حیاط عمارت، قسمتی از عرصه بنا از بین رفت و بخش عمده دیگر به پارک تبدیل شد.
در سال ۱۳۷۹ میراث فرهنگی استان زنجان تصمیم به حفظ و مرمت عمارت ذوالفقاری گرفت و در این راستا بنای مذکور در چندین مرحله مرمت و بازسازی شد. سپس با انتقال مجموعه آثار به دست آمده از معدن نمک چهرآباد در سال ۱۳۸۶ موزه موقت مومیاییها در این مکان به وجود آمد. در سال ۱۳۸۸ اولین موزه باستانشناسی استان زنجان در عمارت ذوالفقاری افتتاح شد. این بنا در تاریخ ۲۵ اسفندماه ۱۳۷۵ به شماره ۱۸۵۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
معماری خانه ذوالفقاریعمارت ذوالفقاری واقع در مرکز بافت قدیمی زنجان، به سبک بناهای اواخر دوره قاجار ساخته شده است. سبک معماری این ساختمان را از بناهای گوتیک اروپایی الهام گرفتهاند؛ گرچه این بنای ارزشمند بهرغم برخورداری از سبکی متاثر از الگوهای معماری غربی، سنتهای معماری ایران قدیم را حفظ کرده است. این بنا به مساحت ۱,۱۷۶ متر مربع، در دو طبقه ساخته شده و در گذشته شامل حصار، سر در ورودی، حیاط و بخش مسکونی و اداری بوده است. طبقه همکف بخش اداری و دفتری عمارت محسوب میشد و طبقه اول به بخش مسکونی اختصاص داشت. مصالح به کار رفته در بنا خشت، آجر و سنگ و پوشش سقف خانه از نوع شیروانی است. این نوع پوشش در دوران پهلوی در خانههای زنجان بسیار رایج بود و پوشش سقف عمارت ذوالفقاری یکی از اولین نمونههای پوشش شیروانی در زنجان بهحساب میآید. در بخش مرکزی سقف، نورگیر زیبایی تحت عنوان کلاه فرنگی تعبیه شده است. تزئینات بنا بسیار متنوع و چشمگیر بوده و شامل تزئینات فلزی، سنگی، آجری، گچی، چوبی و کاشی است. تمامی مجموعه پوشش شیروانی دارد و در گذشته سر در ورودی زیبایی داشت که به دلیل عدم رسیدگی تخریب شد.
در پایین دیوارهای طبقه همکف، کاشیکاری برجسته با رنگهای قهوهای، زرد و قرمز به چشم میخورد و تزئینات سنگی و گچی را بیشتر در ستونهای ورودی همکف و ایوانهای ستوندار طبقه اول میتوان دید. سقف بیشتر اتاقها آراسته به لمبهکاری چوبی و نقشهای متنوع است؛ اما بیشترین تزئین در نمای جنوبی بنا دیده میشود. نمای جنوبی به صورت یکپارچه با انواع آجرچینی و با طرحهای مختلف تزئین شده است. پنجرههای بنا عموما دو لنگه و اطراف آن مشبک است که با به کارگیری شیشههای رنگی، کنتراست جالبی را در داخل اتاقها بهوجود میآورد. نعل درگاهی پنجرهها در طبقه همکف مسطح و در طبقه منتهیالیه جنوب غربی حیاط مشرف به خیابان تعبیه شده و طاقنماهای تزئینی در اطراف ورودی دیده میشوند.
مردان نمکی زنجان مرد نمکی ۱در سال ۱۳۷۲، هنگام خاکبرداری و استخراج نمک از معدن چهرآباد، نیمتنه مرد نمکی ۱ توسط معدنکاران پیدا شد. پس از انجام بررسیها و تحقیقات، سن این مرد نمکی، ۳۷ سال تخمین زده شد و قد تقریبی او را ۱۷۵ سانتیمتر و گروه خونیاش را +B برآورد کردند. هرچند هنوز دلیل مرگ مرد نمکی ۱ بهروشنی مشخص نشده است؛ به نظر میرسد او با سقوط درون یکی از گودالهای معدن نمک و اصابت ضربهای مهلک به جمجمه، از بین رفته است.
قدمت مرد نمکی ۱ به ۱۷۰۰ سال پیش میرسد و با توجه به جنس پارچه لباس و زیورآلات همراه او، احتمالا از افراد مرفه جامعه خود بوده است. در حال حاضر مرد نمکی ۱ در محفظهای شیشهای، در موزه ایران باستان قرار دارد.
مرد نمکی ۲در پاییز ۱۳۸۳ معدنکاران هنگام کار با بولدوزر مجددا با بقایای اسکلت انسانی مواجه شدند که بهدلیل استفاده از بولدوزر تا حد زیادی متلاشی شده بود. با جستوجوی معدنکاران در میان خاکهای آشفته، علاوه بر جمعآوری قسمتهایی از بقایای انسانی تکهتکه شده، اشیایی به دست آمد که بهرهبردار آنها را به اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان منتقل کرد.
بررسیهای اولیه روی بقایای انسانی که پس از انتقال به میراث فرهنگی، مرد نمکی ۲ نامگذاری شد، نشان داد این بقایا متعلق به مردی میانسال با میانگین قد حدود ۱۸۰ سانتیمتر بود که در جریان ریزش دیوارهها و سقف تونل کشته شده است. از جمله اشیایی که همراه این مرد نمکی یافت شد، میتوان به تکه سبد و میخهای چوبی، طنابهای گیاهی، منسوجات و... اشاره کرد. کشف اتفاقی مرد نمکی ۲ و مجموعهای از اشیا، موجب از سر گیری پژوهشهای باستانشناختی در معدن نمک چهر آباد بعد از گذشت ۱۱ سال شد؛ بنابراین کاوش در معدن بهمنظور نجات بخشی از آثار و بقایای باقیمانده ابتدا به سرپرستی «امیر الهی» و سپس «ابوالفضل عالی» در دی و بهمن سال ۱۳۸۳ انجام شد و فصل دوم کاوش نیز در پاییز ۱۳۸۴ ادامه یافت.
مرد نمکی ۳بقایای مرد نمکی ۳، همچون مرد نمکی ۲، بهصورت اتفاقی و طی کار باطلهبرداری بولدوزر توسط معدنکاران در سال ۱۳۸۳ کشف شد. بهدلیل کشف مومیایی با بولدوزر، این جسد نیز بهصورت متلاشی و تکهتکه یافت شد. بقایای مومیایی شماره ۳ شامل استخوان، لباس و قسمتهایی از بافت نرم فردی بود که همچون معدنچیان دیگر بر اثر ریزش تونل و سقوط یک سنگ چند تنی روی او کشته شده بود.
مرد نمکی ۴مرد نمکی ۴ سالمترین و کاملترین مومیایی کشفشده از معدن چهرآباد است. بهرغم آسیبدیدگی به هنگام مرگ، تقریبا بیشتر قسمتهای بدن سالم باقی مانده که شامل مجموعه استخوانها و بافت نرم وی است که بر اثر از دست دادن آب بدن کاملا خشک شدهاند. به هنگام کشف جسد در وضعیت دمر قرار داشت؛ به شکلی که صورت و قسمت جلوی بدن روی خاک قرار گرفته بود. دستها از ناحیه آرنج خم شده،دست چپ روی زمین و دست راست در حالت تقریبا مشت شده بود. پای راست بهصورت نیمهباز و پای دیگر جمع شده در زیر شکم قرار داشت. با وجود شکستگی جمجمه در چند قسمت، دلیل مرگ بر اساس تحقیقات دکتر شکوهی با عکسبرداری سی تی اسکن، فشار بر قفسه سینه و پارگی قلب در نتیجه ریزش تونلها و ریزش خاک و آوار روی وی بوده است.
عکس از گوگلمپ | عکاس: علیرضا سرحدی
بر اساس تحقیقات انجام گرفته، مشخص شد این مومیایی طبیعی، پسر جوانی بوده که هنگام مرگ حدود ۱۶ سال داشته است. قد این مومیایی ۱۷۰ تا ۱۷۵ سانتیمتر است و بر گوشهایش حلقههایی از جنس نقره دیده میشود. موهای سر وی کوتاه و به رنگ خرمایی است. بههمراه این جوان مومیایی شده، اشیای جالبتوجهی نیز کشف شد. یکی از این اشیا چاقوی فلزی با دسته استخوانی است که در غلافی چرمی به کمربند پارچهای او بسته شده است. از اشیای دیگر میتوان به دو کوزه کوچک سفالی سالم اشاره کرد. همچنین طنابهای گیاهی، یک مهره کوچک با لعاب آبی، یک پیسوز سالم دود زده، ۱۱ تکه سفال و... نیز همراه این جسد یافت شده است.
از ویژگیهای بسیار مهم این مومیایی طبیعی، لباس کاملی است که بر تن او دیده میشود. این لباس از بالا پوشی بلند، یک شلوار و کفش چرمی تشکیل شده است.
مرد نمکی ۵این مومیایی طبیعی در کاوش فصل دوم در حالی یافت شد که بهجز سر، بقیه قسمتهای بدن زیر صخره و سنگهای آواری بزرگ قرار گرفته بود. شکل جسد نشان میداد این شخص نیز همچون نمونههای قبلی، بر اثر حادثهای که منجر به تخریب و ریزش تونل شده، کشته و مدفون شده است. برخلاف مومیایی نمکی شماره ۴، بیشتر بافت بدن مرد نمکی ۵ پوسیده و از بین رفته بود. بافت نرم فقط در قسمتهایی کوچک از دو دست، پاها، بخشهایی از صورت، سینه و لگن باقی مانده بود. کم بودن میزان نمک در این محیط و نفوذ آب از بالای کوه به این بخش از معدن از دلایل اصلی پوسیده شدن زیاد مرد نمکی ۵ است.
کاوش های معدن نمک چهرآبادپیش از کاوشهای دو فصل ۸۳ و ۸۴ در معدن نمک چهر آباد بر اساس یافتههای سال ۷۲ تصور بر این بود که معدن، محل کشته شدن شاهزاده ساسانی یا نماینده هیئت حاکمه اقوام سکایی در سده هشتم پیش از میلاد بوده است؛ اما با کاوشهای دو فصل اخیر، مشخص شدکه تمام مومیاییهای مکشوفه از معدن کارگران و معدنکارانی بودند که در نتیجه ریزش معدن و فرو ریختن دیوارهها و سقف و تونلها کشته و مدفون شدهاند.
طبق کاوشهای انجام یافته، همچنین مشخص شد که معدن از حدود نیمه هزاره اول شناسایی شده است. بر اساس آزمایشهای سالیابی کربن ۱۴، مشخص شد که مرد نمکی ۳، ۴، ۵، مربوط به دوره هخامنشی با قدمت حدود ۲۳۰۰ سال و مرد نمکی ۱ و ۲ مربوط به دوره ساسانی با قدمت حدود ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ سال قبل است؛ بنابراین، با توجه به شواهد و مدارک موجود، ریزش تونلهای معدن چهرآباد، دستکم دوبار رخ داده است. نخستین بار در حدود ۲۳۰۰ سال پیش و به هنگام فعالیت معدنکاران بخش بزرگی از تونلهای معدن ریزش و در آن مردان نمکی ۳، ۴، ۵ کشته شدهاند و سپس با گذشت چندین قرن سال دوباره حادثهای دیگر در معدن نمک رخ داده و در نتیجه آن مردان نمکی ۱ و ۲ نیز کشته و مدفون شدهاند. در حال حاضر، به استثنای مومیایی نمکی شماره ۱ که در موزه ملی کشور نگهداشته میشود، بقیه اجساد و اشیای به دست آمده از معدن چهرآباد در موزه ذوالفقاری زنجان در شرایط مطلوب، تحت نظارت کارشناسان مربوط نگهداری میشوند.
جاهای دیدنی اطراف موزه مردان نمکی زنجان
بازار زنجان آدرس: استان زنجان، شهر زنجان، انتهای خیابان سعدی، میدان انقلاب (مشاهده در نقشه)بازار زنجان با قدمتی از دوره حکومت آقا محمد خان قاجار، مهمترین مرکز تجاری و اقتصادی این شهر است که علاقهمندان و خریداران بسیاری را به خود جلب میکند. این مجموعه با بیش از ۱۰ هکتار وسعت، از تیمچهها، میادین، مساجد، سراها و کاروانسراهای متعددی تشکیل شده است.
مسجد جامع زنجان آدرس: استان زنجان، شهر زنجان، خیابان امام خمینی (ره) (مشاهده در نقشه)مسجد جامع زنجان که بزرگترین مسجد این شهر نیز بهحساب میآید، توسط یکی از پسران فتحعلیشاه ساخته شده است. این مسجد با معماری خیرهکننده و تزیینات شگفتانگیز، یکی از مهمترین نمونههای معماری ایرانی و اسلامی در غرب کشور است.
موزه باستانشناسی و مردان نمکی زنجان کجاست؟ واقع در عمارت ذوالفقاری در یکی از بافتهای قدیمی شهر زنجان. مردان نمکی کیستند؟ مردان نمکی به پنج مومیایی طبیعی گفته میشود که در معدن نمک چهرآباد زنجان کشف شدهاند. قدمت مومیاییهای مردان نمکی چقدر است؟ ۱۵۰۰ تا ۲۳۰۰ سالانتهای پیام
آیا این خبر مفید بود؟نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: مردان نمکی زنجان موزه باستان شناسی و مردان نمکی زنجان معدن نمک چهرآباد عمارت ذوالفقاری مومیایی طبیعی معدن چهرآباد استان زنجان معدن نمک معدن کاران باقی مانده مرد نمکی ۱ شهر زنجان ریزش تونل یافت شد بر اساس مشخص شد شده اند کشف شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۶۹۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«آدرخش و رقص فانتومها» در نمایشگاه کتاب طنین میاندازد
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» شامل خاطرات آزاده خلبان حسینعلی ذوالفقاری نوشته صادق وفایی بهتازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه میشود.
اینکتاب پس از «بیگانه با ترس» و «شبح دوستداشتنی»، سومینکتابی است که صادق وفایی درباره خلبانان نیروی هوایی بهویژه خلبانان شکاری بمبافکن فانتوم F4 نوشته است.
حسینعلی ذوالفقاری متولد ۱۳۳۰ است که پس از ورود به نیروی هوایی، برای آموزش به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران، هواپیمای فانتوم را برای پرواز انتخاب کرد. ذوالفقاری یکی از خلبانان پایگاه سوم شکاری همدان بود که در دوران خدمت خود با خلبانان و اسطورههایی چون قاسم پورگلچین، محمود اسکندری، داریوش ندیمی، فرجالله براتپور، جلیل پوررضایی و … همراه و همنفس بوده است. او از چهرههایی چون شهید مصطفی چمران، شهید احمد کشوری و ابوالحسن بنیصدر نیز خاطراتی دارد.
اینخلبان پس از پیروزیهای مراحل مختلف عملیات بیتالمقدس که بهمرور باعث آزادسازی خرمشهر شدند، در روز ۱۸ اردیبهشت یعنی یکروز پس از بمباران موفق پل استراتژیک و شناور عراق روی اروندرود توسط محمود اسکندری، در ماموریت بمباران ۴ کیلومتر از جاده عقبنشینی نیروهای دشمن در جاده جفیر _ طلاییه، مورد اصابت پدافند زمین به هوا قرار گرفت و با محمدعلی اعظمی خلبان کابین عقب خود بهطور ناگهانی از هواپیما خارج شد و به اسارت دشمن درآمد. او با تحمل بیش از ۸ سال اسارت و بودن در جمع اسرای مفقودالاثر، شهریور ۱۳۶۹ به میهن بازگشت.
ذوالفقاری از بازگشت از دوران اسارت، در قامت خلبان مسافربری به خدمت پرداخت و چندسال پیش بازنشسته شد.
خاطرات امیر آزاده خلبان ذوالفقاری در «آذرخش و رقص فانتومها» در ۹ فصل تدوین شدهاند که عناوینشان به اینترتیب است: «اتاق بازجویی و آنزن نامحترم»، «در ایران اجکت نداریم!»، «پشت پیکر شهدا پناه گرفتهایم!»، «مبارزه با دیوارهای زندان»، «شیر حلال!»، «رقص باله فانتومها بین درهها»، «رویای آنبانوی رویپوشیده»، «نقشه فرار» و «برنمیگردید، زنده بمانید و بپرید بیرون!».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم؛
* بعد از اچ ۳، عملیاتهای مهم ثامنالائمه، فتحالمبین و بیتالمقدس را داشتیم.
بله.
* که شما در پایان بیتالمقدس اسیر شدید. گفتید در بازجویی استخبارات وقتی نگهبان بالای سرتان به گردنتان ضربه میزد، چون قبلاً یک اجکت دیگر داشتید، درد شدیدی به گردنتان و ستون مهرهها هجوم آورد. فکر کنم الان به خاطره اولین اجکتتان رسیدهایم؛ زمستان ۱۳۵۹ پیش از آنکه در فروردین ۱۳۶۰ حمله به اچ۳ انجام شود.
بله. مربوط به بمباران العماره است که در مسیر برگشت از آن، اسکندری ناگهان سایت موشکهای عراقی که دزفول را بمباران میکردند، دید.
زدن العماره دوبار انجام شد. بار اول هشتفروندی بودیم با لیدری براتپور. اسکندری هم سابلیدر بود. ده روز بعد گفتند: «آنجا محل تجمع نیرو است. بروید بزنید!» طبق معمول، بمبهای خوشهای مال من بود. تمام بمبها را در ارتفاع دویستپایی میزدیم، ولی این را باید صدپا میرفتی بالا. وگرنه مسلح و فعال نمیشد.
در مرتبه دومی که رفتیم العماره را بزنیم، من چیزی از هدف و تجمع نیرو ندیدم. برای همین گفتم حیف است بمبهای گران خوشهای را که برای بیتالمال است، هدر بدهم. لاشه تانک و نفربر جلویمان بود. بههمینخاطر نزدیم و برگشتیم. سر همین عقیده بود که من ششبار با بمب برگشتم و نشستم.
* که خیلی کار خطرناکی است!
بله. بعضیها هم بودند که بمبهایشان را در مناطق پرتوپلا میزدند. نزدیک مرز ناگهان دیدم یکی از هواپیماها دارد با مسلسل جایی را میزند. صدایش در رادیو آمد. اسکندری بود: «بچهها هرکه هرچه دارد خالی کند اینجا. همانسایتی است که دزفول را میزند. کی بمب دارد؟» گفتم: «ذوالفقاریام جناب سرگرد! دارمتان!» گفت: «حسین، یاابوالفضل! همان سایت است! بزنش!» اینجا بود که حاجیات دیوانه شد. بمب و مهمات داشتم دیگر! اسکندری هم که گفته بود. دیگر حجت تمام بود. گفتم خدایا شکرت! چون افت داشت بمبهایم را نزده برگردم! ولی نمیخواستم بمبها را هدر بدهم و روی تانک سوخته مصرفشان کنم.
اینکتاب با ۲۳۶ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه منتشر شده است.
کد خبر 6093057 فاطمه میرزا جعفری